سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، کریم است و کَرَم را دوست می دارد، خوهای والا را دوست می دارد و خوهای پست را ناخوش می دارد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

صفحات اختصاصی
 
جوان و دین
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :50
بازدید دیروز :2
کل بازدید :48432
تعداد کل یاداشته ها : 41
103/9/22
11:41 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
حکیمی فر[3]
متولد 1361 در بیجار روستای چپقلو / کارشناس رشته معارف / روزنامه نگار و خبر نگار باشگاه خبر نگاران جوان / گاهی اوقات تنها به این دلیل می نویسم ، تا دیگران را قابل تحمل تر کنم .وقایع عصر حاضر هریک به مثابه آزمایشی هستند که موجب سر افرازی یا سر شکستگی ما در مقابل آیندگان خواهند بود

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

  «وصیتهاى امام سجّاد (ع)  میلاد امام سجاد سیدالساجدین (ع) را تبریک عرض می کنم

«وصیتهاى امام سجّاد (ع) / وصیت اول»

از وصیتهاى امام سجاد (ع) به فرزندش امام باقر (ع)

اى فرزند از پنج چیز بپرهیز و با آنها هم سخن و همراه مباش

امام باقر پرسید: اى پدر آن پنج چیز کدامند؟

فرمود: از مصاحبت با دروغگو بپرهیز، چون او مانند سراب خواهد بود که نزدیک را در نظر تو دور مىکند، و دور را به نظرت نزدیک مىگرداند، و از انسان فاسق و فاجر دورى کن، زیرا او تو را با یک لقمه و کمتر از آن مىفروشد، و از انسان بخیل برحذر باش چون او تو را در مالى که دارد به ذلت و خوارى مىکشاند، و از انسان احمق و نادان دورى کن زیرا همواره او در پى این است که به تو فایده‏اى برساند ولى ضرر خواهد رساند، و از کسیکه قطع صله رحم مىکند بپرهیز، چون خداوند او را در قرآن در سه مورد لعن و نفرین مىفرماید، خداوند در قرآن مىفرماید: "شما منافقان اگر از فرمان خدا و اطاعت قرآن روى بگردانید یا در زمین فساد و قطع رحم کنید باز هم امید دارید" سوره محمد آیه 22 و خداوند مىفرماید: "آنانکه پس از پیمان بستن عهد خدا شکستند و هم آنچه خدا امر به پیوند آن کرده مانند صله رحم و دوستى على (ع) و مؤمنان و اولیاء خدا پاک بگشتند و در روى زمین فساد و فتنه برانگیختند اینان را لعن خدا و منزلگاه عذاب دوزخ نصیب است" سوره رعد آیه 25

و خداوند مىفرماید: "کسانى که مىشکنند عهد خدا را پس از آنکه محکم بستند و مىبُرند آنچه را که خدا امر به پیوند آن کرده که رحم است در زمین و میان آن فساد مىکنند به حقیقت زیانکار آنها هستند" سوره بقره آیه 27

«وصیتهاى امام سجّاد (ع) / وصیت دوم»

از وصیتهاى امام سجاد (ع) براى بعضى از یاران

ابوحمزه ثمالى مىگوید: امام سجاد (ع) به بعضى از یارانشان مىفرمودند: بهترین شما نزد خدا کسى است که عمل و کار نیک انجام دهد، و کارى در نزد خدا بزرگ و مقرب است که با شوق و رغبت براى خدا انجام دهید، کسى از آتش عذاب الهى در امان است که بیشتر از خدا خوف و ترس داشته باشد و کسى نزد خدا نزدیک است که خوش اخلاق باشد، و خداوند از شخصى راضى مىشود که براى خانواده‏اش راحتى و آسایش فراهم مىکند، و بدان که بهترین شما نزد خدا کسى است که بیشتر از خدا بترسید.

«وصیتهاى امام سجّاد (ع) / وصیت سوم»

از وصیتهاى امام سجاد (ع) به زهرى

امام باقر (ع) مىفرماید: روزى محمد بن مسلم زهرى در حالیکه غمگین و افسرده بود بر امام سجاد (ع) وارد شد.

حضرت از او پرسیدند: چرا تو را غمگین مىبینم؟

زهرى گفت: اى فرزند رسول خدا غم و اندوه پشت سر هم بر من وارد مىشود، و این بخاطر افراد تنگ نظر و طمعکارى است که نسبت به من دارند، و هر کسى که او خوبى مىکنم در عوض جواب بدى مىدهد.

امام سجاد (ع) به او فرمودند: اگر زبانت را بخوبى نگه دارى برادران زیادى خواهى داشت.

زهرى گفت: من با برادران بخوبى رفتار مىکنم و با زبان خوش سخن مىگویم.

حضرت فرمودند: ایکاش اینگونه بود، و هرگز نباید نسبت به خودت اینگونه خوش بین باشى و هیچوقت سختى را که دیگران نمىپذیرند بر زبان جارى نکن گرچه از گفتن این سخن معذور باشى، چون هر چه را که مىشنوى شر و بد نخواهد بود.

سپس امام فرمودند: اى زهرى اگر عقل کسى به حد کمال نرسیده باشد به راحتى به هلاکت مىرسد، و اى زهرى مسلمانان را مانند خانواده خود محترم بدار بطوریکه بزرگترین آنها را به منزله پدر خود و کوچکترین آنها را به منزله فرزند خود و هم سن آنها را به منزله برادر خود قرار بده، پس به کدامیک از آنها دوست دارى ظلم شود، و بر علیه کدامیک از افراد دوست دارى سختى بگوئى، و راز چه کسى را دوست دارى فاش و رسوا کنى، و اگر شیطان تو را وسوسه کند که تو برتر از آنها هستى.

به خود بیا نه بگو که اگر او بزرگتر از من است که قبل از من ایمان به خدا آورده و بیش از من کار نیک انجام داده، و اگر او کوچکتر از من است پس من بیش از او گناه و جرم مرتکب شده‏ام پس او بهتر از من است و اگر هم سن من است پس من نسبت به گناهانم آگاهى دارم که چه مقدار گناه و خطا مرتکب شده‏ام ولى از گناه او بى اطلاعم، و چگونه مىتوان به کارى که یقین دارم رها کنم و به شک بپردازم، و اگر دیدى که مسلمانان تو را بزرگ و احترام و تجلیل مىکنند، با خود بگو این بخاطر خوبى خودشان مىباشد و اگر بدى از آنها دیدى با خود بگو این بخاطر گناهى است که مرتکب شده‏ام، اى زهرى بدان که هر وقت این کار را انجام دادى خداوند هم روزى تو را آسان و دوستان تو را زیاد و دشمنانت را کم خواهد کرد، و از خوبیها آنها خوشحال و شادمان مىگردى، و از بدیها و زشتیهاى آنها ناراحت و غمگین نخواهى گشت.

بدان برترین افراد کسى است که خوبیهاى او نسبت به دیگران افزون باشد، در حالیکه او نسبت به آنها بىنیاز باشد، و بهترین افراد بعد از او کسى است که نسبت به دیگران اظهار نیاز نکند گرچه نیازمند باشد، به درستى که اهل دنیا بدنبال مال دنیا هستند، اگر کسى آنها را نسبت به اموالى که دارند مزاحمت ایجاد نکند مورد ستایش خواهد بود، و اگر کسى نسبت به آنها مزاحمت ایجاد نکند بلکه آنها را در جمع‏آورى اموال کمک کند مورد ستایش و احترام خواهد بود.

«وصیتهاى امام سجّاد (ع) / وصیت چهارم»

از وصیتهاى امام سجاد (ع) به یارانشان

ابى حمزه ثمالى مىگوید: امام سجاد (ع) به یارانشان فرمودند اى برادران شما را به قیامت و آخرت سفارش مىکنم و به دنیا سفارش نمىکنم چون شما نسبت به دنیا بیش از اندازه اهمیت مىدهید و به او چنگ زده‏اید، آیا کلامى که حضرت عیسى به حواریون گفته شنیده‏اید؟ او گفت: دنیا پلى است که باید از او گذشت نه اینکه او را آباد کرد، و گفت کدامیک از شماها بر روى امواج دریا خانه مىسازد و نباید در این دنیا خانه‏اى دائمى ساخت و به عنوان اقامتگاه قرار داد.

«وصیتهاى امام سجّاد (ع) / وصیت پنجم»

امام باقر (ع) مىفرماید: امام على بن الحسین (ع) به فرزندش مىفرمود: از دروغ بپرهیز چه دروغ بزرگ و یا کوچک و چه در شوخى و چه با جدیت، چون اگر شخصى هر دروغ کوچک بگوید نسبت به دروغ بزرگ جرأت پیدا مىکند، پیامبر اکرم (ص) مىفرماید: بنده‏اى که پیوسته راست بگوید خداوند او را با راستگویان قرار مىدهد و بنده‏اى که دروغ بگوید خداوند او را در زمره دروغگویان قرار مىدهد.

«وصیتهاى امام سجّاد (ع) / وصیت ششم»

پند آن حضرت به همه یاران و شیعه خود و یادآورى که هر جمعه به آنها مىنمود:

اى مردم از خدا بترسید و بدانید که به سوى او باز گردید، و هر کس هر چه از نیک و بد کرده پیش خود دریابد با آنکه دوست دارد میان او و کار بدش فاصله دورى باشد، و خدا شما را از خرد برحذر مىدارد، واى بر تو اى آدمیزاد غافل که تحت نظرى، مرگت زودتر از هر چیز به سوى تو مىآید، شتابان به تو روى آورده، تو را مىخواهد و نزدیک است گریبان تو را بگیرد و عمرت بسر آید و جانت را ملک الموت گرفته باشد و تنها بگورت رفته باشى، و جانت بتو برگردد و دو فرشته بنام منکر و نکیر بر تو بىاجازه در آیند تا از تو بازپرسى کنند و بسختى آزمایشت کنند، بدان که اولین پرسش آنان از تو از پروردگارت است که او را مىپرستى، و از پیغمبرت که به تو فرستاده شده، و از دینت که داشتى، و از کتابى که مىخواندى، و از امامى که از وى پیروى مىکردى، و از عمرت که در چه گذراندى، و از مالت که از کجا آوردى و در کجا صرف کردى.

در حذر باش و خود را بپا، و پیش از موعد امتحان و پرسش و آزمایش جواب را آماده کن، اگر مؤمن و عارف بحق دین و پیرو امامان راستگو و درست اولیاء خدا باشى خدا حجت خود را بتو القاء کند، و زبانت را بحق گویا کند، و خوب پاسخ بدهى، و به بهشت و رضوان الهى مژده گیرى، و فرشته‏ها با روح و ریحان تو را استقبال کنند، و اگر چنین نباشى زبانت به لرزه افتد، و دلیلت پوچ باشد، و از پاسخ بمانى، و مژده دوزخ بگیرى، و فرشته‏هاى عذابت با آب جوش و فروزش دوزخ پذیرا گردند.

اى آدمیزاد، بدان که دنبال این روز رستاخیز است که بزرگتر و هراسناکتر و دل دردآورتر است آن روزى که مردم گرد آیند و روزى نامور است، خدا در آن همه اولین و آخرین را گرد مىآورد، روزیکه در صور دمند، و هر که در گورها است برآورند، این است روز قیامت آنگاه که دلها ه سینه و حنجره طپد در حالیکه نفس نکشند، آن روز است که از لغزش نگذرند، و از کسى غرامت بعوض جرم نگیرند، و از احدى عذر نپذیرند، و براى کسى جاى توبه نمانده و جز پاداش خوش کردارى و سزاى بدکردارى نیست هر که مؤمن بوده و در این دنیا بوزن ذره‏اى کار خیر کرده نتیجه آنرا بیند و هر که مؤمن بوده و در این دنیا بوزن ذره‏اى کار بد کرده آنرا دریابد.

اى مردم از گناهان و نافرمانیها که خدا شما را از آنها نهى کرده و در کتاب صادق و بیان ناطق خود برحذر داشته برحذر باشید و از مکر و هلاک کردن خدا در امان نباشید، وقتى شیطان لعین شما را بدان مىخواند و شهوتهاى نقد و لذتهاى این دنیا مىداند زیرا خدا مىفرماید: "راستى آن کسانیکه تقوى دارند چون یک شیطان گشتى ولگرد به آنها برخورد یادآور شوند و به ناگاه بینا گردند" اعراف آیه 201 دل خود را آکنده از ترس خدا کنید و بیاد آورید که خدا در برگشت شما به حضرت او چه ثواب خوبى به شما وعده داده چونانکه شما را از عقاب سختش بیم داده زیرا هر که از چیزى ترسد برحذر از آن باشد و هر که از چیزى برحذر باشد آنرا ترک کند، از غافلان مباشید که به زندگى شکوفان دنیا رو کنند آنانکه نیرنگ به کردار بازند و خداى تعالى درباره آنها مىفرماید: "آیا ایمنند کسانیکه نیرنگ بدکردارى زدند از اینکه خدا به زمینشان فرو برد یا از آنجا که بفهمند عذاب بر سرشان آید یا در حال کار و بار آنانرا بگیرد و نتوانند از خود دفاع کنند یا آنها را در هراس بگیرد" النمل آیه 47

درحذر باشید از آنچه خدایتان برحذر داشته از آنچه با ستمکاران کرده و قرآنش بیان نموده، و در امان نباشید از اینکه بشماها نازل شود برخى از آنچه مردم ستمکار را بدان تهدید کرده است در قرآن خود، خداوند به دیگران شما را پند داده، و خوشبخت کسى است که به دیگرى پند گیرد و هر آینه خدا در قرآنش بگوش رسانده آنچه را با مردم ستمکار از اهل آبادیهاى پیش از شما کرده است آنجا که فرموده است "آفریدیم پس از آن مردمى دیگر" الانبیاء آیه 11 و در جاى دیگر مىفرماید: "پس هنگامى که آن ستمکاران عذاب ما را بچشم مشاهده کردند ........ نهادند" انبیاء 12 و سپس خدا مىفرماید: " به آنها خطاب شد که مگر یزید و به خانه‏هاى خود آرید و به اصلاح فساد کارهاى خویش که روزى ممکن است از آن بازخواست شوید بپردازید" انبیاء 13 و چون عذاب بر سر آنها آمد گفتند: "واى بر ما راستى ما ستمکار بودیم".

اگر اى مردم بگوئید راستى خدا مقصودش از اینها مشرکان است. چگونه چنین است با اینکه مىفرماید: "روز قیامت ترازوى عدالت در میان نهیم و به هیچکس هیچ ستمى نشود و اگر هم وزن یک دانه خردل باشد آنرا به میان مىآوریم و بس است که ما حسابگر باشیم" الانبیاء 47

اى بنده‏هاى خدا بدانید که براى مشرکان نه ترازوئى در میان است و نه نامه اعمالى و همانا بىحساب گروه گروه به دوزخ روند، و همانا میزان و نامه اعمال براى مسلمانان است، اى بنده‏هاى خدا از خدا بپرهیزید و بدانید که خداى تعالى شکوفائى دنیا را براى احدى از دوستانش دوست ندارد و آنها را بدان و به شکوفائى نقد و خرمى آن تشویق نکرده، و همانا دنیا را و خلق آنرا آفریده تا آنها را بیازماید که کدام خوش کردارترند براى آخرت و به خدا سوگند من در این باره براى شماها مثلها زدم و آیاتى براى خردمندان آوردم، پس اى مؤمنان از آن مردمى باشید که خردمندند و لا قوه الا بالله.

از آنچه خداوند شما را بى رغبت خواسته که زندگى نقد دنیا است زهد ورزید زیرا خدا فرموده و گفته‏اش درست است "همانا مثل زندگى دنیا چون آبى است که از آسمان فرود آوریم و در آمیزد بدان گیاه زمین که مردم و چهارپایانش خورند تا چون زمین بروبار خود را گرفت و آراسته شد و مردمش پنداشتند که بر آن تسلط دارند شبى یا روزى فرمان ما در آن درگیرد و آنرا درو کنیم و گویا دیروز هم نبوده همچنین آیا ترا شرح کنیم براى مردمى که بیندیشند" یونس آیه 24

بدنیا تکیه نکنید زیرا خدا به محمد (ص) فرمود: "تکیه نکنید بدانها که ستمکارند تا آتش بگیرید" هود 113

تکیه نکنید بدین دنیا و هر چه در آن است بمانند تکیه کردن کسیکه آنرا خانه دائمى و وطن ثابت خود ساخته زیرا دنیا خانه کوچ است و منزل گذر است و خانه عمل است، شما در آن از اعمال صالحه توشه بگیرید پیش از آنکه روزگارانش پراکنده شود و بهم خورد و خدا اجازه ویرانى آنرا بدهد و همانا که آنرا آباد کرده از نخست و آفریده ویرانش کند و او بماند و زمین.

و من از خدا براى خود و شماها خواهش دارم کمک عطا کند بر توشه بردارى از تقوى و زهد در دنیا، خدا ما را و شما را از زاهدان مقرر سازد نسبت به نقد این دنیا و از راغبان در ثواب آینده آخرت همانا ما از آن او هستیم و به او زنده‏ایم و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

«وصیتهاى امام سجّاد (ع) / وصیت هفتم»

نامه امام سجاد (ع) به محمد بن مسلم زهرى:

خدا ما را و تو را از فتنه‏ها نگه دارد و به تو از دوزخ ترحم کند، تو امروز به وضعى افتادى که سزا است هر که تو را بدان حال ببیند برایت طلب رحمت کند به تحقیق که بار نعمت خدا به دوش تو سنگین شده که به تو تنى سالم و عمرى دراز داده، حجتهاى خدا بر تو استوار است که قرآن را مىدانى و فقه دینش را خوانده‏اى و سنت پیغمبرش را هم به تو فهمانیده و بر تو در برابر هر نعمتى که به تو داده و هر حجتى که در برابرت نهاده وظیفه‏اى مقرر داشته و منظورش این است که شکر تو را آزمایش کند در این باره و فضل خود را بر تو آشکار سازد و فرموده است: "اگر شکر کند براى شما بیفزایم و اگر ناسپاسى کنید راستیکه عذاب من سخت است" ابراهیم آیه 7

بنگر فرداى قیامت که برابر خدا بایستى چگونه مردمى باشى؟ آن روزى که خدا از تو بپرسد نعمتهاى مرا چگونه رعایت کردى و درباره حجتهاى من چه قضاوت کردى، گمان مبر که خدا از تو عذرى پذیرد و به تقصیر تو راضى باشد، هیهات هیهات چنین نیست، خدا علماء را در قرآن خود مسئول داشته و مىفرماید: "باید آنرا را براى مردم بیان کند و نهان ندارید" آل عمران آیه 187

و بدان که کمترین کتمان حق و سبکترین بارى که بر دوش دارى این است که به وحشت ظالم انس گرفتى و راه گمراهى را با نزدیکى خودت به او و اجابت دعوت او برایش هموار کردى، و چه مىترسم که فرداى قیامت به همراه خائنان گرفتار گناه خود باشى و از اینکه هر چه بگیرى براى اعانت با ظلمه مسئول از آن باشى، تو مالى را گرفتى که از آن تو نیست از آن دستى که گرفتى و به کسى نزدیک شدى که به احدى حق او را رد نکرده و تو هم با تقرب به او هیچ باطلى را رد نکردى، تو دوست داشتى کسى را که با خدا مىجنگد آیا چنان نیست که تو را دعوت کردند و قطبى ساختند براى چرخاندن ستم خود و تو را پل ساختند تا از آن به بلا عبور کنند و تو را نردبان گمراهى خود نمودند و به راه خود رفتند، تو را درباره علماء آل محمد به اشک انداختند و بوسیله تو دل جهان را براى خود صید کردند و اخص وزیران و نیرومندترین یارانشان به اندازه تو رو پوش بر فساد آنها ننهاد و دل خاصه و عامه را به سوى آنها جلب نکرد چه بسیار کم به تو فرا دادند در برابر آنچه از تو گرفتند و چه کم براى تو آباد کردند، و چگونه باشد آنچه بر تو خراب کردند، و خود را بپا دیگرى برایت آنرا نپاید، و چون مرد مسئولى خود را محاسبه کن، و ببین چگونه قدردانى کنى از کسى که به تو غذا داده و علم آموخته خرد یا کلان و چه مىترسم که تو از آنان باشى که خدا در قرآنش فرماید: "به جاى آنها جانشینانى آمدند که کتاب را به ارث بردند و به دنبال کالاى پست این دنیا رفتند و مىگویند بزودى براى ما آمرزش رسد" الاعراف آیه 169

تو در خانه اقامت نیستى تو در خانه‏اى هستى که اعلام کوچیدن در داده، مرد پس از مرگ همسالانش چه اندازه زنده مىماند؟ خوشا بر کسیکه در دنیا از مرگ بترسد و برابر کسیکه بمیرد و گناهانش پس از او بمانند.

برحذر باش که آگاه شدى، بشتاب که موعد مقرر دارى، راستى تو معامله دارى با کسیکه نادان نیست و آنکه نگهبان تو است غفلت ندارد، آماده باش که سفر دورى از تو نزدیک شده و گناهت را درمان کن که بیمارى سختى به تو راه یافته.

مپندار که منظور من توبیخ و سرکوب و سرزنش تو است ولى مىخواهم خداوند دل از دست رفته ترا زنده کند و آنچه از دینت که نهان شده به تو باز گرداند و یاد آورم قول خداى تعالى را در قرآنش که مىفرماید: "یادآورى کن که یادآورى مؤمنان را سود دهد" الذاریات آیه 55

تو از یاد همسنها و همبازیهایت که در گذشتند بدر رفتى و پس از آنها چون شاخ شکسته به جا ماندى، بنگر که آیا چون تو گرفتار شدند و آیا در این پرتگاه تو افتادند؟ یا آیا بنگریشان که کار خبرى که داشتند و کردند یاد کردى و چیزى که نداشتند آموختى و عمل نمودى، بلکه فرق همین است که در دل عوام جا گرفتى و آنها بدور تو جمع شدند و از رأى تو پیروى کردند و به امر تو عمل کردند، اگر چیزى را حلال دانستى حلال دانستند و اگر حرام دانستى حرام دانستند، و تو این حق را ندارى ولى رغبت و میل آنها به تو تو را بر آنها مسلط کرده و از دست رفتن دانشمندان آنان و غلبه جهل بر تو و بر آنها و حب ریاست و دنیا طلبى تو و آنان، تو متوجه نیستى که خود در نادانى و فریب گرفتارى و مردم در بلاء رفتند تو آنها را گرفتار کردى و در فتنه افکندى و از کار و زندگى باز داشتى از اینکه تو را به این مقام ببینند و شیفته شدند که به آن مقام علمى رسند که تو رسیدى یا آن را بدست آورند که تو بدست آوردى و از قبل تو به دریائى افتادند بى ته و در بلائى بى اندازه خدا بدار ما و تو برسد و هو المستعان.

اما بعد از هر چه در آنى روى گردان تا بدان نیکانى پیوندى که در جامه ژنده خود بخاک رفتند و از بى قوتى شکمشان به پشتشان چسبیده بود، میان آنها و خدا پرده نبود و دینشان نفریفت و بدان فریفته نشدند، رغبت کردند و جستند و بى درنگ بدان پیوستند، اگر دنیا این اندازه به دل تو جا کرده با این سالخوردگى و دانشمندى و دم مرگى پس جوان نورس که علمش نادانى و رأیش ناتوان است و خردش نپخته چه کند؟ انا لله و انا الیه راجعون بله که باید اعتماد کرد؟ و نزد چه کسى شکوه برد؟ شکایت درد دل خود بدرگاه خدا کنیم و از آنچه هم که در تو بینیم و مصیبتى که از طرف تو به ما رسید به حساب خدا گذاریم.

بپا که قدردانى تو از کسى که در خورد سالى و سالمندى به تو غذا داده چگونه است، و چگونه احترام کنى خدائى که به وسیله دینش تو را در میان مردم مرغوب کرده، چگونه حفظ مىکنى لباس کسى که تو را با لباسش در میان مردم آبرومند ساخته، و چگونه نزدیکى یا دورى از کسیکه به تو فرموده به او نزدیک و فروتن باشى، تو را چه شده که از چرتت بیدار نمىشوى و از لغزشت تو به کار نمىگردى، تا بگوئى به خدا من یکجا هم نشد که بپا شوم دین خدا را زنده دارم یا باطلى را محو سازم، این است قدردانى و شکرت از کسیکه بار زندگى تو را به نیروى خود برداشته، چه اندازه مىترسم که تو چنان باشى که خداى تعالى در کتاب خود فرموده "نماز را ضایع کردند و به دنبال شهوت رفتند و محققاً چاه غى دوزخ را برخورد" مریم آیه 59

خدا قرآنش را به تو داد و عملش را به تو سپرد و تو آنرا ضایع کردى، ما سپاس گذاریم آن خدا را که عافیتمان داد از آنچه تو را به آن گرفتار کرد.

«وصیتهاى امام سجّاد (ع) / وصیت هشتم»

امام سجاد (ع) به یکى از پسرانش فرمود: پسر جانم خدا مرا براى تو پسندید و تو را براى من پسندید، سفارشم را به تو کرد و سفارشت را به من نکرد تو را باید که به من خوش رفتار باشى و اندک تحفه هم باشد بیاورى.

«وصیتهاى امام سجّاد (ع) / وصیت نهم»

امام سجاد (ع) به بعضى از فرزندانش فرمود: پسر جانم پنج کس را در نظر دارد با آنان همنشین و هم گفتار و رفیق راه مشو، گفت: پدر جانم آنها چه کسانند؟

فرمود: مبادا با دروغگو همنشین شوى که چون سراب است دور را نزدیک کند و نزدیک را به تو دور نماید، مبادا با فاسق و بدکار همنشین شوى که تو را به یک لقمه و یا کمتر بفروشد، مبادا همصحبت بخیل شوى که او در نهایت حاجتت تو را خوار و ذلیل مىکند، مبادا با احمق رفیق شوى که مىخواهد سودت رساند زیانت مىزند، مبادا با قاطع رحم مصاحبت کنى که من او را در قرآن ملعون یافتم

«وصیتهاى امام سجّاد (ع) / وصیت دهم»

امام سجاد (ع) به فرزند محمدش محمد فرمود: هر که از تو خیر خواست براى او عمل کن اگر اهل آن است به جا عمل کردى و اگر هم که او اهل آن نیست تو خود اهل آن هستى، و اگر مردى از طرف راست به تو دشنام داد و سپس به سوى چپ آمد و عذر از تو خواست عذرش را بپذیر.

«وصیتهاى امام سجّاد (ع) / وصیت یازدهم»

امام سجاد (ع) مىفرماید: راستى دنیا کوچ کرده و پشت داده و آخرت کوچ کرده و مىآید و هر کدام فرزندانى دارند، شما پسر آخرت باشید و پسر دنیا نباشید، از دنیا زهد ورزید و به آخرت رو کنید زیرا زاهدان زمین را بساط زندگى دانند و خاک را بستر سازند و کلوخ را بالش کنند و آب را عطر و تنها معاش را از دنیا قیچى زنند، بدانید هر که شیفته بهشت است بحسنات شتابد و از شهوات باز گیرد، هر که از دوزخ ترسد براى توبه از گناهانش بدرگاه خدا بدود و از محارم باز پس رود، هر که در دنیا زاهد است هر مصیبت بر او سهل است و آنرا بد ندارد، و راستى براى خداى عزوجل دلها است که به آخرت و ثوابش آویخته و آنان چون کسانیند که اهل بهشت را در بهشت جاویدان دیدند و چون کسانى اهل دوزخ را در دوزخ معذب دیده آنانند که شرور و ناگواریشان از مردم دور است زیرا دلشان از بیم خدا متوجه مردم نیست، دیده‏ها از حرام برگرفته‏اند و نیاز سبکى به مردم دارند. روزهاى اندکى را صبر کردند در عوض مدت طولانى را در راحت سپرى کردند، در شب در حالیکه بر روى فرمهاى خود ایستاده‏اند و اشک بر گونه‏هاى خود مىریزند از خداوند رهائى از آتش جهنم را مىطلبند، و در روز دانشمندانى صبور و انسانهائى پرهیزکار و پاک هستند مانند کاسه خالى از آب و ترس از خدا آنها را مانند افراد مریض قرار داده.